محل تبلیغات شما
264 - نسل مان ور می افتد

Image result for ‫زن ملا نصر الدین‬‎

زن ملا مشغول پر کندن چند مرغ بود. گربه ای آمد و یکی از مرغ ها را قاپید و فرار کرد. زن فریاد زد: ملا، گربه مرغ را برد.
 
ملا از توی یکی از اتاق ها با صدای بلند گفت: قرآن را بیاور!
 
گربه تا این را شنید مرغ را انداخت و فرار کرد.
 
گربه های دیگر دورش جمع شدند و با افسوس پرسیدند: تو که این همه راه مرغ را آوردی چرا آنرا انداختی؟

گربه گفت: مگر نشنیدید گفت قرآن را بیاور؟
 
گربه ها گفتند قرآن کتاب آسمانی آنهاست به ما گربه ها چه ربطی دارد؟
 
گربه گفت اشتباه شما همین جاست ملا می خواست آیه ای پیدا کند و بگوید از این به بعد گوشت گربه حلال است و نسل مان را از روی زمین بردارد!

271 - آیا واقعا همیشه فرصت است ...؟

270 - چقدر ما کارمان را دوست داریم!

268 - حکمتی از لقمان، شکایت نکنید!

مرغ ,گربه ,ها ,مان ,قرآن ,نسل ,مرغ را ,نسل مان ,و فرار ,فرار کرد ,گفت قرآن

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Calm cafe saicredultau شهر من کرج فایل اکی مرجع فروش و خرید انواع پایان نامه ، تحقیق ، مقاله ، پروژه ، ترجمه ، پاورپوینت ، انواع طرح های کسب و کار و ... maglomoci نمایشنامه نویسی , کاریکاتور.تئاتر bazispot آهنگ John's collection نوین خانه writerreikab